گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود،نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود...
(فاضل نظری)
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود،نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود...
(فاضل نظری)
زمین سست می شود در نبود تو
چون زمانه بر طبل کوچ ِ تو کوبد
ناله هالی شبگیرم تا ثریا اوج گیرد
وقت وداع من و تو
اما مگر می شود
باور نبودن مادر ؟
مادر است آخرین تفسیر بودن
که بی مادر تمام هست ها نیست می شوند
حال من مانده ام و دنیا حرف
حال من مانده ام و تمام بی پناهی های عالم
بی حریر دست گرم تو
چگونه بپوشانم عریانی تنهایی هایم را
ای مادر
ای مهربانترین مهربانی
بگذار چشم ها را ببندم
تا در خیالم باز تصویر کنم تو را
که پرند خیال توست تنها آرامش من
(قطعه ادبی : میلاد صلاحی مقدم فومنی )
گاهی چقدر راحت مشغله و حواشی یه مراسم می تونه اصل واقعه رو تحت الشعاع خودش قرار بده ، چقدر راحت یادمون رفت که دوشب از تنهایی ترین لحظات زندگیت سپری شد و ما درگیر تهیه و تدارک وسایل پذیرایی نبودنت شدیم !
((خانم جونی)) که یکی دو تا از پستای این وبلاگ رو به خودش اختصاص داده بود هم بلاخره رفت و الان دقیقا دومین شب زندگیه جدیدش تو خونه جدیده ! امیدوارم خونه نو برات مسرت بخش باشه و روحت تا همیشه شاد باشه .
اگر مادری ، اگر همسری ، اگر دختری و یا اگر خواهری ؛
در هر حال امروز روز توست
چون خدا بهترین مخلوش را آفرید
تا با این بهانه
بهشت زیر پای تو باشد .
روز مادران دیروز و امروز و فردا مبارک.
سالها می گذرند از پس هم
چشم ها ؛ فرو رفته و باز
چشم دیگر ، گردد باز
اشک چشمان سیاه من و تو
مژده ی این همه راز !
کوره راهی است هنوز
جاده ای بی پایان
ایستگاه از پس ایستگاه دگر !
کس ندیده است سرانجام
در این راه گران .
می رویم از پس و پیش ِ هم و لیک
فاصله چند قدم
چند نفس از پس ِ هم !
هان که امروز شدی غره به خود
ایستگاه بعدی !
ایستگاه من و توست !
آنچه می ماند و هست
نام من ، نام تو ...
و میزان نام خداست !
میلاد (23/10/85)
ده سال پیش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان و این خوابگاه های دانشجویی یادش بخیر .
و چه تغییراتی کرده دانشگاه آزاد کاشان .
یاد همه اون روزهای خوب بخیر با همه خوشی ها و ناخوشی هاش با همه بچه ها:
تقی ، اکبر ، حسین ، حامد ، علی ، سعید ، یاسر ، مهدی ، زنده یاد محمدجواد ، احسان ، صادق و خیلیای دیگه