• وبلاگ : روزگار تنـــــهايي
  • يادداشت : خدايا...
  • نظرات : -8 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام آقا ميلاد:

    خوبي؟

    ممنون که آدرس خونتو دادي

    خيلي وقت بود که به اونجا چند بار سر زدم و ديدم که نيستي...براي همين گفتم شايد خونتو از اونجا بردي و از آقا اکبر پرسيدم

    با کلي ذوق اومدم اما ديدم که خيلي ناراحتي

    من نميدونم چي بگم..اصلا نميدونم

    فقط اينکه هر چقدر هم که فکر ميکني شکستي يا ديگه نا نداري بازم توان داري

    واسه بلند شدن

    مطمئن باش که همين خدايي که ميگي باهاش قهر کردي اونقدر دوستت داره که نميتوني فکرشو بکني

    اگه ناراحتي اونم ناراحته....هر کاري ميکنه تا خوشحال بشي

    مطمئن باش..همين الان که اينجا نشستي و داري غصه مي خوري..خدا اون بالا داره يه کارايي ميکنه تا غمت برطرف شه

    فقط يه چيز

    صبر داشته باش

    صبر

    خودش گفته با صابرانه..پس صبر کن

    بيتابي نکن

    غم و غصه هميشه هست..اما فرصت هميشه نيست

    امتحاناش بيشتر وقتا با درد و رنجه....برا همه اينجوريه..برا من ..براي اون.. براي تو

    پس مطمئن باش تنها نيستي..همين الان که تو داري ازش خواهش ميکني و ناراحتي

    يه عالمه آدم ديگه دارن گريه ميکنن

    و خدا مواظب همه هست

    آخه کي بوده که غمامون آخر نداشته...هميشه يه پاياني داشته..مگه نه؟

    هميشه که غم داشتيم يه جوري به يه طريقي تموم شده...

    پس مواظبه

    اميدوارم زودي دلشاد بشي