درود بر ميلاد عزيز
عزيزم من در سر نزدن يا با تاخير سر زدن به دوستان از همه سبقت گرفته ام لذا ايرادي به شما وارد نيست اومدم به ياد روزهاي دوست داشتني علاقه ام را به شما تجديد كنم.
موفق و شادكام باشيد
سلام آقا ميلاد
هنوز تو اون حال و هوايين ؟
نمي خواين آپ كنين ؟
دلمون واسه نوشته هاتون تنگ شده خوب
منتظريم
...
سلام ميلاد جان
در اولين فرصت نظري جامع ميدم /// امشب فقط فرصت شد تا يه ژست بزنم /// معذرت ///
به قول يكي از دوستان كه ميگفت:
منم يه چند مدت همين حس شما رو داشتم /// فقط حس من يه كم پر رنگ تر بود
تا بعد...
سلام
نبينيم داداش گل ما خسته باشه
با ارزوي دست نوشته هاي طنز مايه ات تا از ته دل بخندم.
نمي دونم منظورت از ..تو .. كي بود
ولي منم مي فهمم
مي فهمم ميلاد ،
همه كلمه هاي حرفاتو.
اميدوارم اگه منو شناختي به روت نياري
دورود /
ميلاد عزيزم اميدوارم اين حس مشنگ عدم توانايي جنسس نگارشي هر چه زودتر دست از چيزت برداره .. منظورم كيبوردت هست .
گاهي همه اينجوري ميشيم .. اما اميدوارم به هيچ عنوان به ننوشتن گرايش پيدا نكني كه خيلي تاثيرات منفي در روابط عمومي ميگذاره ..
از من به تو نصيحت كه تا ميتوني از الكي نوشتن پرهيز كن اما از ننوشتن هرگز .
در باره انتقادت در مورد داستان هم ... عزيزم خوبه كه همه دوستاني كه خواننده هستند با دقت تو بخونند تا حداقل با چنين انتقاداتي هم به من كمك بكنند و هم به روند داستان.حرفهات كاملا قابل قبول و منطقي .البته توجيهاتي دارم براي اون قسمت و ساير قسمتهايي كه به هر حال بخاطر آماتور بودن بنده به زير سوال ميرن اما چه بهتر كه من به جاي توجيه بافي به انتقادات گوش بدم .
همچنان مشتاق زيارت روي تو دوست خوب هستم .اميدوارم در سال جديد اين سعادت نصيب من بشه .
به كليه دوستان فومن لند سلام مخصوص برسان .وقت خوش ./././././././././././.
سلام بر حضرت ميلاد
راستش ميلاد جان من هم مثل تو دچار اينچنين حالتي شده بودم ولي ...........
اميدوارم هر چه زودتر مشكلت حل بشه دادش...
به پاكي يخ باشي
جاده يخي
تو اين مدتي كه ما نبوديم چه اتفاقا كه نيفتاده
اقلا تو شيريني خورونش مارو دعوت كنين(خدا نكنه)(مربوط به پسته قبلي)
ممنون كه سر زديد و معذرت كه ما درتر سر زديم
دوباره سلام
من نميدونم چراانقدر غلط املائي دارم
خودم رو كشتم چشمم رو مي بندم و مي نويسم
نديد بگير
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
چطوري پسرعمو؟
اخيش اين پست خواستگاري رفت مثل اينكه ،فكركنم شما واكبر اقا تصميم گرفتيد ياپست نزديد يا باهم پست بزنيد
خداوكيلي پست قشنگي بود خصوصا كه از دلت...
تويكي كه ديگه حرف از ننوشتن نزن كه حالتو ميگيرم هاااااااااااااا
ببين منو مجبور ميكنن چطوري حرف بزنم ،نميزارند كه.. اتفاقا خيلي هم حس نوشتن هست يادته يه مدت نبودي ،چقدر دلت تنگ شده بود من فكرميكنم اگه احساس خستگي يا.. هست يه مدت فكرت رو آزاد بزار
حثف شما بچه هاي باحال نيست بخواهيد ننويسيد؟!حيف ..
راستي مي بينم كه ازحالت خوصي هم درآورديش اينو
آخيش ،داشتم كلافه ميشدم ها
خلاصه اينكه خيلي مخلصيم